هیچ هنری نیست که بیشتر از هنر جامه در روح آدمیان موثر باشد (بورکهارت).
فرهنگ ایرانی مجموعه ای از سنن، آیین، مذهب و زبان است که توانسته در میان اقوام به اصولی نسبتا واحد برسد. هویت یا پرسش از کیستی از نگرش های فرهنگی زاده می شود و مهمترین دغدغه بشر است که جایگاه انسان در هستی را نشان می دهد. هویت گاه بالذات و گاه بالعرض است. مساله پوشاک به عنوان یک شان انسانی و از ضروریات زندگی بشر، نمودی از هویت فرهنگی انسان به شمار میرود. بنابر این صورت ظاهری آن، برآمده از رفتار بشری و بالتبع دارای اجزای متغیر و محتوای عمیق و معانی آن، مرتبط با خلق انسانی است که مفهومی والاتر، ثابت یا با تغییرات کمتری را شامل میگردد، چرا که این مفاهیم در بطن انسان و فرهنگ برآمده از آن، ریشه دارند. این نوشتار به هدف بررسی جایگاه لباس به عنوان یکی از نمودهای هویت فرهنگی و بیان مولفه های لباس ایرانی، در پی بازآفرینی لباس ایرانی برمیآید. پرسش اساسی این پژوهش عبارت است از: مولفه های هویتی در لباس ایرانی کدام است؟ و در ذیل آن به راهکارهایی جهت بازآفرینی لباس ایرانی پس از هجمه هایی که مسبب دگرگونسازی لباس شدند، پرداخته میشود. نتایج پژوهش گواه آن است که کارکرد طرح، رنگ، بافت و تزئینات در لباس، علاوه بر جنبه زیباییبخشی، سبب حفظ حرمت بشری و متناسب با تفکر بومی و ملی، همسو با شرایط زمانی و مکانی، همسنخ با ارزشهای تمثیلی در هنرهای سنتی ایرانی میباشد. روش تحقیق در این پژوهش، اسنادی و تحلیل محتوا بوده و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانهای است. در بیان این مطالب، ایده های برخی نظریه پردازان سنت گرا و کتب تاریخی قرن اخیر در باب پوشاک مورد بررسی قرار گرفته است.
فرهنگ ایرانی مجموعه ای از سنن، آیین، مذهب و زبان است که توانسته در میان اقوام به اصولی نسبتا واحد برسد. هویت یا پرسش از کیستی از نگرش های فرهنگی زاده می شود و مهمترین دغدغه بشر است که جایگاه انسان در هستی را نشان می دهد. هویت گاه بالذات و گاه بالعرض است. مساله پوشاک به عنوان یک شان انسانی و از ضروریات زندگی بشر، نمودی از هویت فرهنگی انسان به شمار میرود. بنابر این صورت ظاهری آن، برآمده از رفتار بشری و بالتبع دارای اجزای متغیر و محتوای عمیق و معانی آن، مرتبط با خلق انسانی است که مفهومی والاتر، ثابت یا با تغییرات کمتری را شامل میگردد، چرا که این مفاهیم در بطن انسان و فرهنگ برآمده از آن، ریشه دارند. این نوشتار به هدف بررسی جایگاه لباس به عنوان یکی از نمودهای هویت فرهنگی و بیان مولفه های لباس ایرانی، در پی بازآفرینی لباس ایرانی برمیآید. پرسش اساسی این پژوهش عبارت است از: مولفه های هویتی در لباس ایرانی کدام است؟ و در ذیل آن به راهکارهایی جهت بازآفرینی لباس ایرانی پس از هجمه هایی که مسبب دگرگونسازی لباس شدند، پرداخته میشود. نتایج پژوهش گواه آن است که کارکرد طرح، رنگ، بافت و تزئینات در لباس، علاوه بر جنبه زیباییبخشی، سبب حفظ حرمت بشری و متناسب با تفکر بومی و ملی، همسو با شرایط زمانی و مکانی، همسنخ با ارزشهای تمثیلی در هنرهای سنتی ایرانی میباشد. روش تحقیق در این پژوهش، اسنادی و تحلیل محتوا بوده و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانهای است. در بیان این مطالب، ایده های برخی نظریه پردازان سنت گرا و کتب تاریخی قرن اخیر در باب پوشاک مورد بررسی قرار گرفته است.